زنیت | |||
دوست داشتن یک نفر، یعنی دیدن او به همان صورتی که خدا خواسته است
نمی دونم امروز چندمه فقط می دونم یه روز چهارشنبست و من توی این روز یه جورایی با همه ی اضطراب و فشاری که روم بود فارغ التحصیل شدم . البته امیدوارم دیگه تموم شده باشه. باورم نمیشه دیگه نمی خوام سر کلاس بشینم . وای چقد بد(((( شاید تا یکی دو روز دیگه برم سر کار. ولی الان فقط حس می کنم خیلی خیلی خیلی خستم. دیگه مخم بعد اینهمه امتحانای توهم توهم هیچ کار نمی کنه. حتی یه جمع و تفریقم نمی تونم انجام بدم....خوشحالم که دیگه امتحان ندارم. چون دیگه داشتم دیوونه++ میشدم.
:D به قول بچه ها خودم که ریخت خودمو نی بینم ولی فشاری که رومه از تموم صورتم و رفتارم می ریزه. نمی دونم شاید به قول اونا دادن اینهمه امتحان اونم ظرف 3 روز دیوونه کنندست و جرات می خواد. ولی من برخلاف اونا که میگن اگه اونا بودن این امتحانا رو نمی دادن، اونا رو دادم و فقط دارم اینو از خدا می خوام که هر چی هست خوب تموم بشه.
خدایا کاش خوب تموم می شد:(((((
تازه تبریکات صمیمانه ی دوستانمم گرفتم. و بر خلاف شوخی عزیزترین استادم مشغول تماشای فوتبال نیستم. شاید تمها کسی که بعد اینهمه مدت تونست یه خنده ی واقعی روی لبم بیاره این استادم بود.خوش به حال خانوادش .چقدر ماهههههههههههه ولی بیچاره من:((( من حتی بازی های ایرانم ندیدم. اما از الان بازی آخرو 2-1 به نفع فرانسه پیش بینی می کنم. مگه اینکه پرتغالیا قضیرو زیادی جدی بگیرن...بی خیال به من چه کی زودتر به تو میرسه....سودی دوستم میگه حاضره شهادت بده که من حتی پنالتی های سرنوشت سازه فینالم نمی بینم :D چون همیشه موقع فوتبال زنگ می زدم خونشون و می گفتم : گند زدم. دارم دیوونه میشم. هنوز حفاظتم مونده:((( آخ محاسبات اشکال دارم هیچ کس بلد نیست....دیدی پی شد. هر چیو من اشکال داشتم و تا نصفه شبم با بچه ها نفهمیده بودیم چی به چیه رو فاطی سوال داد..هر 6 تاشو....هر کی منو میدید معذرت می خواست چون دیشبش منو دلداری می دادن که اینا سخته و چرت ونمیاد(((....و......آخ نوز میکرو نخوندم((((( هوشمو هنوز یه مبخثش مونده:((((و و و و
تا امروز:((((( که بالاخره تموم شد.آخییییییییییییییییییییییییش . بعد دو سال که بدون هیچ استراحت درس خوندم الان دلم می خواد واسه فقط یک ولی نه دو -3 هفته می رفتم یه جای دور..........سبزززززززززززززززز و تمیز . یه جایی که آب داشته باشه و گرم نباشه. اصلا خنک باشه..یه جایی که نفس بکشم و آرامش داشته باشم. یه جای ساکت..که بتونم به خودم برسم و خدومو تو آینه نگاه کنم...یه جای خوب..که پیست دوچرخه سواری قشنک با درختای بزرگ توی اطرافش داشته باشه و من بتونم با سرعت زیاد دوچرخه سواری کنم و موهامو باد با خودش ببره.......
خوب بقیه چرت و پرتام باشه واسه بعد ...نننننن باید برم فازی حل کنم که تا 3 روز دیگه باید تحویل بدم:((((
تاریخ امشب فرح
94449:کل بازدید |
|
38:بازدید امروز |
|
7:بازدید دیروز |
|
درباره خودم
| |
فرحناز
I LOVE music. It makes me fresh ang afresh, and new and new. I love playing guitar n I love swimming,skating, walking, basketbal,bicycle riding,....n NE thing with speed can be an enthusiast ,in my opinion;)l. I can love more :d ie. purfume can be the smell of life, 4 me;) | |
لوگوی خودم
| |
لوگوی دوستان | |
| |
لینک دوستان | |
فهرست موضوعی یادداشت ها | |
زنیت[20] . | |
بایگانی | |
مقدمه آرشیو 2 دلتنگی های همیشگی خاطره | |
اشتراک | |